نیسان آریا؛ کاملا جدید و شگفتانگیز و تمامبرقی
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۶۴۶۸۳
ایتنا - این خودرو تکاملیافته خودروهای فعلی اکس-تریل و قشقایی نیمهشاسیبلند (اسیووی) خانوادگی است اما بسیار خوشظاهرتر و جذابتر.
این هم از نیسان آریا (Ariya) کاملا جدید و شگفتانگیز و تمامبرقی! اغلب اوقات جلو در خانهام کنار نیسان اکس-تریل (X-Trail) مفرغی پارک شده بود، انگار که تحت بررسی تطبیقی رسمی بوده باشد، و این دو کنار یکدیگر انگار دههها اختلاف زمانی دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آریا را باید به چشم خودرو آینده نیسان برای خانوادهها نگاه کنید. این خودرو تکاملیافته خودروهای فعلی اکس-تریل و قشقایی نیمهشاسیبلند (اسیووی) خانوادگی است اما بسیار خوشظاهرتر و جذابتر. واقعا خودروی بسیار زیبایی است، از چراغهای الایدی هفتیشکل فوقباریک و قطعه پلاستیک مشکی براق جلو آن تا خطوط دقیق و پررنگ طرح بدنه و پشت کوپهمانندش. نخستین رنگی که به بازار آمده، یعنی «مسی آکاتسوکی»، بسیار باسلیقه انتخاب شده است.
آریا به خوبی در جایگاه خودرو نیمهشاسیبلند متوسط قرار میگیرد که هماکنون در اختیار امثال ویدبلیو آیدی.۴ (VW ID.4)، اسکودا انیاک (Skoda Enyaq) و کوپرا بورن (Cupra Born) (سه محصول بسیار نزدیک گروه محصولات ویدبلیو)، فورد ماستانگ مچ-ای (Mach-E)، مدل وای (Y) تسلا، سیتروئن ای-سی۴ (e-C4)و خودرو پرامکانات کیا ایوی۶ (EV6)، هیوندای یونیک۵ (Ioniq 5) و بسیاری دیگر است.
برای کسانی که میخواهند خودرو برقی بخرند- و پولش را هم دارند، با حساب کمیاب بودن این خودرو در جادهها، گزینههای معمولتر بسیاری در مقایسه با گذشته وجود دارد. با این حال، این خودرو در قیاس با سایر خودروهای بنزینی یا برقی حدود ۱۰ هزار پوندی مزیت قیمتی دارد؛ هرچند، خرید اقساطی و ماهانه این مزیت را کمی محو میکند. در هزینههای مصرفی نیز صرفهجویی میکنید، اما افزایش بهای برق این مزیت را تا حدی خنثی کرده است. البته در مورد روند حرکت بازار و تغییرات یارانههای دولتی قطعیت چندانی وجود ندارد. مشخصات ♦ قیمت: ۴۶ هزار و ۳۶۵ پوند (قیمت سادهترین مدل آزمایششده ۴۳ هزار و ۸۴۵ پوند)
♦ پیشرانش: تک موتور برقی با باتری ۶۳ کیلوواتساعتی
♦ قدرت (اسب بخار): ۲۱۷
♦ حداکثر سرعت: ۱۰۰ مایل در ساعت
♦ صفر تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت: ۷.۵ ثانیه
♦ مصرف: ۳.۷ مایل بر کیلوواتساعت
♦ برد یک باک: ۲۰۰ تا ۲۵۰ مایل
♦ میزان انتشار دیاکسیدکربن: صفر
داخل این خودرو نیز به اندازه بیرونش جدید است. من مخصوصا شیفته دکمههای «لمسیاش» شدم که صرفا نشانههایی چاپیاند روی داشبورد پلاستیکی طرح چوبش، و برعکس دکمههای قدیمی فشاری، با کمترین نوازش فعال میشوند. به سرعت به آنها عادت میکنید و با نمای داخلی محدود اما بسیار پرفناوری خودرو همخوانی دارند. میشود گفت رنگ داخل آریا کمی سنگینتر و تیرهتر از ویدبلیو آیدی.۴ روشنرنگ است و ابزارهای رانندگیاش بیشتر مطابق عرف و مانند خودروهای خودکار قدیمی است، اما چنانکه از نیسان انتظار میرود، همهچیزش باکیفیت، بادوام و مطمئن حس میشود.
صفحه لمسی دوقلوی ۱۲ اینچی، طبق مد این روزها از بالای داشبورد به صورت یکنواخت تا صفحه ابزار جلو راننده امتداد دارد و با دگمه گردونهای به سبک رادیوهای قدیمی، به سادگی میتوان با آن کار کرد. راستش را بخواهید، خودم قدری ظرافت بیشتر را، مثل دگمههای صندلیهای گرمایشی، ترجیح میدهم، اما در آن صورت پرزرق و برق میشد. مانند سایر مدلهای نیسان، آریا سامانه پروپایلوت معرکهای برای کنترل کروز و رانندگی نیمهخودکار دارد و بر خلاف رقبایش، تنظیمات آن خیلی کمتر دستوپاگیر است.
صندقعقب پهن و به اندازه معقول جادار است و فضای پا و سر در صندلی عقب برای اکثر مسافران از مقدار کافی هم بیشتر است. وقتی مشتری وفادار نیسان برای ارتقا دادن خودرو خود به سراغ مدل آریا برود، با دو نوع پیشرفته (Advance) و تکاملی (Evolve) این مدل، احساس نخواهد کرد که تغییرات کم بوده است.
مدل پایه دارای مجموعه باتری کوچکتری است که با هر بار شارژ، میتوان تا مسافتی حدود ۳۲۰ کیلومتر با آن سفر کرد. این باتری را با شارژر سریع تجاری میتوان در عرض حدود نیم ساعت از حالت نزدیک به خالی به حالت ۸۰ درصد شارژ رساند. با مجموعه باتری بزرگتر میتوان تا مسافت حدود ۴۸۰ کیلومتر سفر کرد، و گزینه چهارچرخ محرک هم وجود دارد (البته فاصله کف ماشین از زمین چندان زیاد نیست). نکته جالب این است که آریا برخلاف رقیب ژاپنیاش، یعنی چادیمو، به سامانه شارژ سیسیاس استاندارد اروپا مجهز است که اکنون رواج بیشتری یافته است و همین میتواند به ماندگاری آریا در آینده کمک کند.
طبق بررسیها، برد باتری خودروهای کرهای و چینی (کیا، هیوندای، امجی) اندکی از بقیه بیشتر است که نشانگر پیکربندی کارآمدتراست، اما آریا در کل رقابتی است، زیرا در مقایسه با چهار مایل (حدود شش و نیم کیلومتر) به ازای هر کیلووات ساعت شارژ باتری که بهترینهای سایر خودروها دارند، ۳.۷ مایل (حدود شش کیلومتر) میپیماید که به هر حال معادل حدود ۱۶۰ مایل (حدود ۲۶۰ کیلومتر) بر گالن است.
در مورد چگونگی رانش آن هم باید گفت خیلی شبیه تمام خودروهای برقی باتریدار امروزی است. شتاب به نحو تعجبآوری کم است، اما سرعت که بالاتر میرود، وضع بهتر میشود. به هر حال در سرعتهای بزرگراهی آدم کاملا احساس راحتی میکند و آریا حالت اسپرت هم دارد (البته به همین دلیل هم مایل بر شارژ کمتری دارد).
بابت ضرورت مطلقی که صرفه اقتصادی در این روزها دارد، میتوان این خودرو را در حالت اقتصادی قرار داد و با استفاده از «پدال الکترونیکی»، مانند ماشینهای شهربازی با آن رانندگی کرد. وقتی پا را از روی پدال گاز برداریم، ترمز موتور برقی عمل میکند و سرعت به شدت کاهش مییابد و بنابراین، بازیابی توانی را که در غیر این صورت هدر میرفت، افزایش میدهد. به زودی با این قابلیت اخت خواهید شد و انگار که با چالش رانندگی زیستمحیطی مواجه باشید، سعی خواهید کرد مصرف برق خود را به حداقل برسانید.
منبع: ایندیپندنت فارسی
منبع: ايتنا
کلیدواژه: خودرو خودروی برقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.itna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ايتنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۶۴۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان شگفتانگیز یک معلم در«مدیر مدرسه شریعت»/ از مبارزه با بهائیت تا تربیت چوپانی که مدیر مدرسه شد
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا، کتاب «مدیر مدرسه شریعت» داستان زندگی معلم شهید محمد ترابنژاد است که رحیم مخدومی نویسنده نام آشنا و صاحب سبک کشورمان آن را نوشته و انتشارات «رسول آفتاب» آن را منتشر کرده است. به مناسبت گرامیداشت هفته مقام معلم، گپوگفتی درباره شخصیت و زندگی این معلم شهید با نویسنده این کتاب داشتیم که در ادامه با هم میخوانیم:
آقای مخدومی! در هفته بزرگداشت مقام معلم هستیم. از شما کتابی با عنوان مدیر مدرسه شریعت منتشر شده که موضوعش زندگی یک معلم شهید است. درباره این کتاب توضیح میدهید؟
کتاب «مدیر مدرسه شریعت» به معرفی یک معلم شهید به نام محمد ترابنژاد پرداخته است. شهید تراب نژاد از معلمان استان مازندران و شهرستان ساری است.
ایشان در دهه چهل معلم میشود و با توجه به اینکه فضا، فضای دوران طاغوت است کارهایی انجام میدهد که خیلی شگفتانگیز هستند و غالباً انتظار از یک شهروند جمهوری اسلامی میرود که این چنین بصیر باشد و جهادی کار کند. چون در نظام جمهوری اسلامی زمینه برای روحیه جهادی خیلی افزایش پیدا کرد. الگوها فراوان و تشویقها فراوان شد، اما در دهه چهل که خبر از اینها نبود و نه تنها خبری نبود بلکه موانع زیاد بود تا اتفاقاً شهید محمد تراب نژاد جهادی زندگی نکند.
درباره این زندگی جهادی و فعالیتهای این معلم شهید بیشتر توضیح میدهید؟
یکی از مواردی که ایشان به آن ورود پیدا میکند مبارزه با بهائیت است. او شناختی از بهائیت نداشته، اما خودش را ملزم میکند تا آشنایی پیدا کند. سراغ استاد میرود و یک گروه تشکیل میدهد و جلساتی را پای تدریس استاد مینشیند.
کتابهایی را میخواند تا به این جبهه آگاهانه ورود پیدا کند و در کار خودش انقدر حرفهای عمل میکند که حتی یک فرد را به عنوان نفوذی در میان این فرق میفرستند و این فرد هم تا انتها جلو میرود، به گونهای که برایش مشکلاتی هم ایجاد میشود. اما مثل شهید بزرگوار حسن باقری که در دوران دفاع مقدس در قلب دشمن و تا پشت جبهههای دشمن میرفت تا بتواند شناسایی درستی انجام بدهد و از این شناسایی درست برای ضربه زدن به دشمن به بهترین شکل استفاده کند، محمد تراب نژاد هم در مبارزه با بهائیت این شیوه را اتخاذ کرد و کار به جایی میرسد که ساواک مطلع میشود.
چرا برای ساواک فرقه بهاییت مهم بوده؟
بهاییت زاییده ساواک و ساواک زاییده صهیونیسم است. به همین دلیل ممانعتها از طرف ساواک شروع میشود؛ اذیتها، بازداشتها، احضارها و بازجوییها. محمد تراب نژاد در عین این فعالیتها یک معلم است و با اولین خاطرهای که برای حضور در اولین مدرسه براش رخ میدهد، نشان میدهد که معلمی را به عنوان شغل انتخاب نکرده است.
نگاه شهید تراب نژاد به معلمی اگر شغل نبود پس چه بود؟
تعبیر زیبایی معلم شهید رجایی دارد که میگوید:«اگر معلمی شغل توست رهایش کن». یعنی انتظار شهید رجایی این است که معلمی برای یک معلم عشق باشد. برای شهید ترابنژاد هم این چنین بود. برای اینکه خودش را برساند به آن مدرسهای که معلمش بود و در دوردست و در روستاهای دور افتاده قرار داشت باید با اسب و قاطر میرفت و از رودخانه عبور میکرد. خیلی سختی میکشید؛ به گونهای که یک بار گرفتار سیلاب میشود و تا آستانه مرگ پیش میرود و مدتها بابت این قضیه بیمار میشود، اما باز همچنان با عشق ادامه میدهد.
اینکه معلمی یک نوع عشق برای این شهید بوده را به چه شکلهای دیگر در رفتار و منشش بروز میدهد؟
در آن مدرسهای که ایشان مدیر میشود، مدیری نبوده است، چون تعداد افرادی که باید در مدرسه ایفای نقش میکردند، کم بودند. محمد تراب نژاد هم مدیریت داشته و هم تدریس میکرده است. این شهید از جمله افرادی نبود که بنشیند سر کلاس و هرکس ثبت نام کرده بیاد و به او درس بدهد. در روستا رصد میکرده ببیند که چه کسی باید الان سر کلاس باشد و نیست. با خانوادهها صحبت میکرد تا راضی شوند و فرزندشان را به مدرسه بفرستند.
اتفاق شیرینی که رخ میدهد این است که یکی از همین بچهها که چوپان بوده و خانواده اجازه نمیداده مدرسه بیاید با پا در میانی محمد تراب نژاد مدرسه میآید و بعد معلم میشود و مدیر میشود و همین فرد جای محمد تراب نژاد مدیر همین مدرسه میشود. خاطرات این فرد هم در کتاب مدیر مدرسه شریعت آمده است.
این مدرسه که نام کتاب هم از آن وام گرفته شده، مدرسه شریعت است؟
نه. محمد تراب نژاد با وجود همه این فعالیتها باز هم احساس میکند که این کار کم است و باید عمیقتر و ریشهایتر کار کند به همین خاطر او در دوران طاغوت یک مدرسه اسلامی به نام شریعت تأسیس میکند که نام کتاب هم برگرفته از همین مدرسه است.
او آنقدر در این مدرسه زیبا کار میکند که روسای ادارات در دوران طاغوت هم ترجیح میدهند بچههای خودشان را در مدرسه شریعت ثبت نام کنند تا در مدارس دیگر. این شهید هیئت خانگی راه اندازی میکند و با دعای ندبه، هم روی دانش آموزان هم روی معلمها کار میکند. از طرف دیگر او یک جوان بسیار شاداب، بشاش، کاری و ورزشی بوده و در ورزش کشتی قهرمان استان بوده است و همین باعث جذب افراد بسیاری به سمت او میشود.
ظاهراً این شهیددیداری هم با مقام معظم رهبری داشته است، جریان این دیدار چیست؟
بله. آوازه فعالیتهای محمد تراب نژاد به گوش مقام معظم رهبری در مشهد مقدس میرسد و یک روز اتفاقاً تشریف میبرند ساری و در مسجد جامع ساری با این شهید و جوانهایی که با او فعالیت میکردند، جلسه میگذارند و گفتگو میکنند و گزارش میگیرند. حضرت آقا جنس شناس بوده و این افراد را شناسایی و حمایت میکرده است و راجع به شهید تراب نژاد و دوستانش هم چیزهایی میشنوند که منجر به یک دیدار و یک جلسه میشود.
در ابتدای صحبتهایتان اشاره کردید که این معلم شهید اهل کار جهادی هم بوده. در این باره هم توضیح میدهید؟
همه این فعالیتها مانع از این نبود که محمد تراب نژاد به فکر محرومین و مستضعفین و کارهای جهادی نباشد. افرادی که شاید روحیه کار مبارزاتی و انقلابی ندارند، اما انسان دوست و عاطفی هستند کمک به همنوع را دوست دارند، چه برسد به شخصیتی مثل شهید تراب نژاد. این شهید افرادی با روحیه کمک به دیگران را بسیج میکند و به روستاها میروند وکارهای عمرانی برای نیازمندان انجام میدهند.
از ماجرای شهادت این شهید هم میگویید؟
شهادت محمد تراب نژاد هم مثل زندگیاش خیلی زیباست. در ایام تعطیلات نوروز که وقت استراحت معلمهاست و این ایام تعطیلات را معمولاً برای دید و بازدید و گشت و گذار سپری میکنند، محمد تراب نژاد در دورانی که انقلاب پیروز شده و دوران دفاع مقدس است و آرام و قرار ندارد و میداند رزمندههایی که در جبههها هستند، هم پدر و مادر دارند و آنها هم دید و بازدید را دوست دارند؛ بنابراین کار خیلی قشنگی انجام میدهد.
مرکبات دوستان آشنایان و باغ خودش را در چندین ماشین بار میزند و تعطیلات خودش را اختصاص میدهد به اینکه کام رزمندگان را با میوه و مرکبات شیرین کند. او این کاروان را راه میاندازد و وارد جبهه آبادان میشود، اما در آن جا هواپیمای دشمن این کاروان او بمباران میکند و محمد به شهادت میرسد. معلم شهید محمد تراب نژاد امروز برای جامعه ما الگو است؛ برای گروههای جهادی الگوست، برای معلمهای جوانی که میخواهند وارد آموزش و پرورش شوند الگوی بسیار بسیار تاثیرگذاری است.
او و معلمهایی مثل شهید ابراهیم هادی کلاسشان در چارچوب یک مدرسه و کلاس منحصر نشده بود و شاید بیشترین تأثیر این شهید و شهید ابراهیم هادی در بیرون از مدرسه روی دانش آموزان بوده یعنی همه جا معلم بودهاند نه فقط در کلاس و مدرسه. برای شهید محمد تراب نژاد در واقع جامعه کلاس درس اوست. جامعه مدرسهای است که باید ایفای نقش کند.
انتهای پیام/